هفده ماهگى
سلام گل پسر
هفده ماهگيت مبارک عزيزم
شهراد جون روزها ماه ها وسال ها ميگذره و تو روز به روز دارى بزرگتر ميشى پسر گلم مرد شدى واسه خودت
از خداى مهربون هميشه بخاطر اينکه شما گل پسرو وارد زندگى من و بابايى کرد شاکرم
يکم از کارات بگم :عاشق آهنگ هستى و کنترل و ميارى واست آهنگ بزارم و طبق دستور شما گل پسر بايد باهات برقصم!!!!وقتى تو ماشين هستيم اگه آهنگى که گوش ميديم و دوست نداشته باشى دست بابايى و ميبرى جلو تا آهنگ بعدى و بزاره واست
بهت ميگم شهراد چشمات کو؟؟؟
گوش و دهان و زبون وپاومو کو؟؟؟؟با دستت نشونم ميدى
خداروشکر غذا خوردنت عالى شده عيد قربان مسموم شدى چند روز ک حسابى اذيت شدى ولى زود تموم شد و پسر گلم حالش خوب خوب شد
فقط دوتا دندون ديگه مونده تا ديگه ايشالا راحت شى از دندون در اوردن
کلما ت جديدى که ميگى:دادا-دايي
خس-خرس عمو-عمو
اکلات-شکلات عکس-عکس
عمه-عمه
بيست و هشت مهر رفتيم کنسرت حميد عسکرى اولش يکم ترسيدى ولى بعد اروم شدى و شروع کردى به رقصيدن و دست زدن